جدول جو
جدول جو

معنی شکم گنده - جستجوی لغت در جدول جو

شکم گنده
کلان شکم، ویژگی آنکه شکمش بزرگ و برآمده باشد، کنایه از پرخور
تصویری از شکم گنده
تصویر شکم گنده
فرهنگ فارسی عمید
شکم گنده
(شِ کَ گُ دَ / دِ)
کلان شکم. (ناظم الاطباء). که شکم بزرگ دارد. بزرگ شکم. بطین. دارای شکمی بزرگ. کلان شکم. شکم آور. منفوخ. در تداول عوام، آنکه شکمی بزرگ و پیش آمده دارد. (یادداشت مؤلف) ، پرخور. آنکه بسیار خورد. بسیارخوار. پرخوار. (یادداشت مؤلف). و رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
شکم گنده
آن که شکمش بزرگ و بر آمده باشد بطین
تصویری از شکم گنده
تصویر شکم گنده
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شکم بنده
تصویر شکم بنده
شکم پرست، شکم خواره، پرخور، برای مثال شکم بند دست است و زنجیر پای / شکم بنده نادر پرستد خدای (سعدی۱ - ۱۴۷)
فرهنگ فارسی عمید
کمربند پهنی از جنس پارچۀ ضخیم که برای جلوگیری از بزرگ شدن شکم می بندند
فرهنگ فارسی عمید
(شِ کَ بَ دَ / دِ)
شکم خواره. پرخور. عبدالبطن. (از برهان) (ناظم الاطباء). شکم خوار. شکم خواره. شکمی. (آنندراج) (انجمن آرا). حریص بسیارخوار. (غیاث). مبطان. بطن. شکم پرست. که خوردن بسیار خواهد. رس. رژد. بندۀ شکم. (یادداشت مؤلف) :
نازنده همچو یوز و شکم بنده همچو خرس
درنده همچو گرگ و رباینده چون کلاب.
مسعودسعد.
شکم بنده را چون شکم گشت سیر
کند بددلی گرچه باشد دلیر.
نظامی.
کسی کوشکم بنده شد چون ستور
ستوری برون آید از ناف گور.
نظامی.
شکم بنده بسیار بینی خجل
شکم پیش من تنگ بهتر که دل.
سعدی (بوستان).
شکم بنددست است و زنجیر پای
شکم بنده کمتر پرستد خدای.
سعدی (بوستان).
وگر نغز و پاکیزه دارد خورش
شکم بنده خوانند و تن پرورش.
سعدی (بوستان).
از فقر و فنا میبرد آلودۀ دنیا
فیضی که شکم بنده ز ماه رمضان یافت.
کلیم کاشی (از آنندراج).
، نوکری که به نان تنها نوکری کند. (ناظم الاطباء) (از برهان). بندۀ بی ماهیانه که از خوان ولی نعمت جز خوردن بهره نگیرد. (انجمن آرا) (آنندراج) (از تحفه الاحباب)
لغت نامه دهخدا
(شَ گَ دَ / دِ)
شماگند. شماغند. شمغند. شمغنده. بدبوی. متعفن، زن بدبوی (خصوصاً). (فرهنگ فارسی معین). رجوع به شماغنده شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از شکم بنده
تصویر شکم بنده
شکمخواره پرخور شکم پرست، نوکری که بنان فقط چاکری کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکر فنده
تصویر شکر فنده
لغزنده بسر در آینده، اسب سکندری خور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکر خنده
تصویر شکر خنده
تبسم خنده زیر لبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکم بند
تصویر شکم بند
کمربند پهن از پارچه یا کش که جهت جلوگیری از بزرگ شدن شکم میبندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکم بنده
تصویر شکم بنده
((~. بَ دِ))
پرخور، شکم پرست، نوکری که به نان فقط چاکری کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شماگنده
تصویر شماگنده
متعفن، زن بدبوی
فرهنگ فارسی معین
پرخوار، شکمباره، شکم پرست، شکم پرور، گرانخوار
فرهنگ واژه مترادف متضاد